شهید رسول خلیلی

به حلال و حرام خدا خیلی اهمیت می‌داد.
در استفاده از اموال بیت المال بشدت مراقبت داشت
اهل امر به معروف و نهی از منکر بود.
روزی که جنازه‌اش را آوردند خانه و به داخل اتاقش بردند . دوستان جوانش دور جنازه جمع شده بودند، گریه می‌کردند و می‌گفتند دیگر رسول نیست به ما بگوید غیبت نکن، تهمت نزن!
حتی یادم هست آخرین باری که خواست به سوریه برود، آمد ۱٠٠ هزار تومان به من دادگفت بابا این خمس من است. برایم رد کن ، من دیگر فرصت نمی‌کنم .
در مراقبت چشم از حرام، در رعایت حق الناس، به ریزترین مسائل توجه داشت.
شب‌های جمعه به بهشت زهرا می‌رفت و پس از نماز جماعت مغرب و زیارت مزار شهدا، می‌رفت آن قبرهای شهدای گمنام را که رنگ نوشته‌هایش رفته بود، با قلم بازنویسی می‌کرد.
قلم‌هایش را هنوز نگه داشتیم. بعد از آن به زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام می‌رفت و در مراسم احیای حاج منصور ارضی شرکت می‌کرد و تا صبح آنجا بود. این برنامه ثابت شبهای جمعه‌اش بود. صبح می‌آمد خانه، استراحت مختصری می‌کرد و دوباره بلند می‌شد و می‌رفت بیرون. هیچ وقت بیکار نبود. وقتی که شهید شده بود، سر مزارش مداح می‌گفت تا حالا هیچ وقت استراحت نکردی. الآن وقت استراحتت است!
شب و روز در تلاش و کوشش بود، برای اینکه پایه‌های ایمان و تقوایش را محکم کند.

راوی : پدر شهیدمدافع حرم سول خلیلی
هدیه به شهدا صلوات💚
#دفاع_مقدس #جبهه #شهادت #شهید #شهید #وصیت_نامه_شهید #شهیدان_ایران #شهدای_گمنام #شهدای_مدافع_حرم #شهدا_زنده_اند #زندگینامه_شهدا #خاطرات_پدر_شهید


#عکس_نوشته #عکس #خاص #زیبا #جذاب
دیدگاه ها (۲)

سلام بر شما ای شهیدان راه حق#سلام بر شما ای مجاهدان برای خون...

کلام شهدا

دوست شهید من

عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست... تا کسی از جان شیرین ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط